عشق@نفرت
|
||
سه شنبه 28 آبان 1392برچسب:, :: 23:32 :: نويسنده : Ebrahim شاعر چشمانت نگاه به چشمانت چه جرم سنگینی داشت که من را تا ابد زندانی آن چشم های زیبایت کرد، نگاهی که من را بی انتها عاشق و شیفته ی تو کرد، نگاهی که مثل باد بر زندگیم وزید و زورهای بی کسی ام را با خود برد و به جایش تو را برایم آورد که حال شده ای تک سرنشین قلبم، حال قلبم از آن توست، منتظره جواب توست، فقط بگو میخواهمت، مینشینم به پایت تا آخر عمر، میشوم مجنون تو، تا به ابد، میشوم شاعر چشمانت، می نویسم از آن چشمان زیبایت اگر کسی به من بگوید دیوانه! حرفش را قبول میکنم، چون من دیوانه ام، دیوانه آن چشمان زیبایت، فقط گرمای دل من شو، میشوم خورشید برای تو، فقط نسیمی از عشق شو، میشوم طوفانی از عشق برای تو، میشوم فرهاد کوه کن تو، می سازم خانه ی عشقم را، فقط با وجود تو ... ![]() نظرات شما عزیزان:
![]() ![]() ![]() پیوندهای روزانه
![]() ![]() پيوندها
![]()
![]() ![]() ![]() |
||
![]() |